کد مطلب:193919 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:244

موانع استجابت دعا
حضرت امیر علیه السلام مشغول خواندن خطبه ای بودند. در میان خطبه شخصی درباره قول خداوند متعال كه می فرماید: «ادعونی أستجب لكم [1] ؛ بخوانید مرا تا اجابت كنم شما را» پرسید و به حضرت عرض كرد: «فما بالنا ندعو فلا یجاب [2] ؛ چرا ما دعا می كنیم، ولی مستجاب نمی شود؟» حضرت در جواب آن شخص فرمودند: «ان قلوبكم خانت بثمان خصال؛ هشت چیز است كه مانع استجابت دعای شما است: «أولها انكم عرفتم الله فلم تؤدوا حقه كما أوجب علیكم فما أغنت عنكم معرفتكم شیئا؛ اول اینكه خدا را شناختید، اما حق معرفت او را ادا نكردید. از این رو این شناخت سودی به شما نرساند.» شخصی كه به ما احسان می كند، فراموش نمی كنیم و همیشه سعی می كنیم در حد توان، احسان او را جبران كنیم خدای كریم به ما بسیار احسان كرده و آنچه داریم از جانب او است. پس باید در حد توان خویشتن به فكر جبران باشیم و این كار تأمل و تدبر می خواهد. خدا در قرآن با تعابیر مختلفی چون «افلا یتدبرون»، «افلا یتفكرون»، و «افلا یعقلون» مردم را به تدبر و تعقل بیشتر فراخوانده است.

«و الثانیه انكم آمنتم برسوله، ثم خالفتم سنته، و أمتم شریعته، فأین ثمرة ایمانكم؛ دوم این كه ابتدا به رسول خدا ایمان آوردید، سپس به مخالفت با او پرداختید و شریعت آن حضرت را از بین بردید، پس فایده ایمان شما چه بوده است؟»



[ صفحه 112]



انسانها باید خود را با سنت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تطبیق دهند و ملاحظه نمایند كه چند درصد از شریعت در وجود آنها زنده است؟

«و الثالثة انكم قرأتم كتابه المنزل علیكم، فلم تعملوا به و قلتم سمعنا و أطعنا، ثم خالفتم؛ سوم اینكه آیات كتاب خدا را قرائت كردید، اما به آن عمل نكردید و به مخالفت با قرآن برخاستید.»

«و الرابعة قلتم انكم تخافون من النار و أنتم فی كل وقت تقدمون الیها بمعاصیكم، فأین خوفكم؛ چهارم این كه گفتید از آتش دوزخ می ترسید، اما همیشه با ارتكاب گناه به سوی آن پیش می روید. پس ترستان كجاست؟»

«و الخامسة انكم قلتم انكم ترغبون فی الجنة و أنتم فی كل وقت تفعلون ما یباعدكم منها فأین رغبتكم فیها؛ پنجم این كه گفتید بهشت را می خواهید اما همیشه مرتكب اعمالی می شوید كه شما را از بهشت دور می كند. پس علاقه شما به بهشت كجاست؟» طلبه ای كه بیشتر اوقاتش را بیهوده می گذارند نمی خواهد عالم شود. فرد كاسبی كه در روز فقط پانزده دقیقه مغازه اش را باز می كند كاسب نیست و در حقیقت نمی خواهد كاسبی كند كسی كه خواهان بهشت است، اما عملی برای آخرت خویش انجام نمی دهد، در واقع نمی خواهد به بهشت راه یابد.

«و السادسة انكم أكلتم نعمة المولی و لم تشكروا علیها؛ ششم اینكه از نعمت های الهی استفاده می كنید، اما شكر آن را به جا نمی آورید.» تمام اطراف شما و حتی وجود انسانها را نعمت های الهی فراگرفته است: نعمت زبان، گوش، دست، پا و.... انسان در حالت عادی متوجه نعمت ها نیست و تنها در هنگام از دست دادن نعمت است كه قدر آن را می فهمد. كسی كه زبان ندارد، نمی تواند خواسته هایش را تفهیم كند. كسی كه گوش ندارد، نمی تواند بشنود. اعضای بدن نعمت های خدا هستند. در روایات آمده است كه این كوتاه فكری و كوتاه بینی است كه فقط نعمت های ظاهری خداوند را به حساب آوریم.

«و السابعة أن الله أمركم بعداوة الشیطان و قال: (ان الشیطن لكم عدو فاتخذوه عدوا) [3] ،



[ صفحه 113]



فعادیتموه بلا قول [بالقول] و والیتموه بلا مخالفة [بالمخالفة] ؛ هفتم آن كه خدا شما را به دشمنی با شیطان فرمان داد و فرمود: «شیطان دشمن شما است پس او را دشمن بدارید». ولی شما با او از در دوستی درآمدید. با زبان گفتید كه شیطان را دشمن به حساب می آورید، اما با اعمال زشت دوست او هستید.

«و الثامنة أنكم جعلتم عیوب الناس نصب عیونكم و عیوبكم وراء ظهوركم؛ هشتم آن كه عیب های مردم را پیش رو و عیب های خود را در پشت سر خود قرار دادید».

«تلومون من أنت أحق باللوم منه فأی دعاء یستجاب لكم مع هذا و قد سددتم أبوابه و طرقه؛ كسی را ملامت می كنید كه خود برای ملامت از او سزاوارترید با این اوضاع و احوال كه درهای استجابت را بسته اید دیگر چطور انتظار دارید دعاهایتان مستجاب گردد؟»

اگر كسی یكی از این عیب ها را داشته باشد، استجابت دعایش مشكل است، چه رسد به این كه مشكلات و گناهانش دو چندان باشد. حضرت در ادامه، راه بیرون شدن از این مشكل را چنین تصویر می كنند:

«فاتقوا الله و أصلحوا اعمالكم و أخلصوا سرائركم و أمروا بالمعروف و انهوا عن المنكر فیستجیب الله لكم دعائكم [4] ؛ اعمال خود را اصلاح، درون خود را خالص كنید و امر به معروف و نهی از منكر را به جا آورید تا خدا دعای شما را مستجاب كند».

امام صادق علیه السلام در حدیثی درباره موانع استجابت دعا می فرمایند: «التی ترد الدعاء و تظلم الهواء عقوق الوالدین [5] ؛ از جمله كارهایی كه باعث مردود شدن دعا و تیرگی هوا می شود نافرمانی والدین است» عقوق به معنی ترك است. از آن رو به گوسفندی كه برای بچه سر می برند «عقیقه» می گویند كه او را از بلا دور می كند. معنای عاق والدین فقط این نیست كه پدر و مادر، فرزند خود را عاق نمایند. انجام دادن كاری برخلاف میل پدر و مادر نیز، بین آنها فاصله ایجاد می كند و مانع از استجابت دعا می گردد. احترام پدر و مادر و تأمین خواسته های آنان بسیار مهم است. خدای متعال در قرآن می فرماید:



[ صفحه 114]



«و ان جهداك علی أن تشرك بی ما لیس لك به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی الدنیا معروفا [6] ؛ و اگر تو را وادارند تا درباره چیزی كه تو را بدان دانشی نیست به من شرك ورزی، از آنان فرمان مبر و[لی] در دنیا به خوبی با آنان معاشرت كن».

فقط در جایی كه فرزند را امر به شرك می كنند اطاعت از آنها لازم نیست. در بقیه موارد تأمین نظر آنها لازم است. كسی كه با پدر و مادرش تندی می كند، دعایش بالا نمی رود و مستجاب نمی شود.

«عن نوف عن امیرالمؤمنین علیه السلام، قال: ان الله أوحی الی عیسی بن مریم... قل لهم اعلموا انی غیر مستجیب لأحد منكم دعوة و لأحد من خلقی قبله مظلمة [7] ؛ خداوند به عیسی بن مریم می فرماید: ای عیسی، به بنی اسرائیل بگو: اگر كسی به افرادی ظلم كند تا زمانی كه ظلم باقی باشد دعای كسی مستجاب نمی شود».

در دنباله همین حدیث حضرت می فرمایند: «یا نوف، ایاك أن تكون عشارا أو شاعرا أو شرطیا أو عریفا [8] ؛ ای نوف، مبادا مأمور ستاندن مالیات، شاعر، پاسبان، یا نماینده ظالم باشی.» شاید منظور از شاعر در این جا شاعرانی باشند كه مدح اهل باطل می كنند و به دروغ شعر می سرایند.

ائمه علیهم السلام شعرا را به سرودن شعرهای خوب ترغیب می كردند و به آنها جایزه می دادند تا شعر خوب بسرایند. شاعری [9] نزد امام كاظم علیه السلام بود امام علیه السلام فرمودند: این شعر از شما است:



فالان صرت الی امیة

و الأمور الی مصائر [10] .



این شعر كه امام علیه السلام به آن اشاره فرموده شعر طولانیی است كه می گوید: خلافت



[ صفحه 115]



امروز به بنی امیه رسید و بنی امیه برای خلافت درست شده و سزاوار خلافتند.

شاعران بد در برابر مال بی ارزش دنیا ارباب زر و زور را می ستایند. خدا دعای چنین شاعرانی را مستجاب نخواهد كرد.

«عریف» یعنی كسی كه مردم را نزد ظالم معرفی می كند و «شرطه» كسی است كه مظلوم را جلب می كند.

«فان نبی الله داود خرج ذات لیلة فنظر الی السماء فقال انها الساعة التی لا ترد فیها دعوة الا دعوة عریف أو دعوة شاعر أو دعوة عاشر [11] ؛ حضرت داوود شبی به آسمان نگاه كرد و گفت در این شب دعای همگان مستجاب خواهد شد الا دعای عریف و شاعر و عاشر».

مختصر این كه دعا باید با عمل همراه باشد و دعای بدون عمل و عمل بدون دعا فایده ای ندارد. مقام دعا مقام بسیار بلندی است كه خدای متعال به انسان عطا فرموده است. شخصی كه عالم یا پولدار می شود، دیگر مردم را به ملاقات خود راه نمی دهد، اما خدای بزرگ كه مالك همه هستی است، به انسانها اجازه داده است كه دعا كنند. اگر خدا رخصت دعا كردن را به انسان ها نمی داد، چه راهی برای ارتباط با خداوند وجود داشت؟

اما این مقام كه خداوند به انسان عطا كرده، شرطهای متعددی دارد كه به جای آوردن آنها كار مشكلی است و اگر كسی بتواند كتابی بنویسد و در آن موانع استجابت دعا را گردآوری كند كه بسیار پسندیده ای انجام داده است. این كار باعث می شود كه مردم بفهمند به سبب چه اعمالی دعای آنها مستجاب نمی گردد.

مرحوم سید بن طاووس در مهج الدعوات یكی از شروط استجابت دعا را چنین بیان كرده است: «أن لا یكون عاذرا لظالم علی ظلمه [12] ؛ این كه توجیه كننده ستم ستمگران نباشد». توجیه كار ظالمان و عذر تراشیدن برای آنان باعث می شود كه دعای انسان مستجاب نگردد.



[ صفحه 117]




[1] غافر، آيه 60.

[2] مستدرك الوسائل، ج 5، ص 268، باب وجوب ترك الداعي الذنوب.

[3] فاطر، آيه ي 6.

[4] مستدرك الوسائل، ج 5، ص 269.

[5] كافي، ج 2، ص 448.

[6] لقمان، آيه 15.

[7] بحارالانوار، ج 74، ص 401.

[8] همان.

[9] اين شاعر كميت بن زيد است كه از ستايندگان اهل بيت عليهم السلام و از شاعران خوب است. در بعضي از متون تاريخي آمده است كه شاعر جواب داد: «قد قلت ذلك فوالله ما رجعت عن ايماني و اني لكم لموال ولكني قلته علي التقية؛ بله من آن را سروده ام، ولي به خدا قسم از عقيده ام نسبت به شما بر نگشته ام، و البته از پيروان و مواليان شمايم، و آنچه را (در اين شعر) گفته ام از روي تقيه بوده است (و نه از روي عقيده)».

[10] مستدرك الوسائل، ج 13، ص 127.

[11] بحارالانوار، ج 74، ص 401.

[12] همان، ج 90، ص 351.